شأنیت و شایستگى حقیقى حضرت آیت الله خامنه اى |
---|
چکیده: اگرچه صرف انتخاب مقام معظم رهبرى به عنوان جانشین حضرت امام(ره) که با درایت و جامعنگرى خبرگان رهبرى و در زیر سایه عنایت الهى انجام پذیرفت، توانست امید دشمنان امام و انقلاب پس از رحلت حضرت امام را به یأس تبدیل نماید اما شاید کمتر کسى در آن زمان مىتوانست اوج عظمتى را که معظمله در طى دو دهه رهبرى خویش به منصه ظهور خواهد رسانید پیشبینى کند. عظمتى که بیش از هرچیز برپایه کمالات بىبدیل شخصیتى ایشان استوار بوده و با تلاش و جدیتى وصفناپذیر، همگان را به اذعان توانمندیها و شایستگىهاى ایشان وادار نموده است. به یقین درک این «نعیم» بىبدیل از یکسو بر فهم بسترسازى مدبرانه امام راحل نسبت به آینده انقلاب در اواخر عمر شریف ایشان مبتنى است و از سوى دیگر دقت در انطباق روش و منش رهبرى آن دو بزرگوار و برخى شیوهها و نمونههاى متعالى رهبرى مقام عظماى ولایت حضرت آیتالله خامنهاى استوار است که باید شکرگزار خدا بوده و به هدایت مجلس خبرگان رهبرى به این انتخاب در آن زمان حساس یعنى روز رحلت حضرت امام اُمّت آفرین گفت که در این نوشتار بهطورمختصر به آنها پرداخته شده است. 1- رفع موانع براى رهبرى آینده انقلاب: بهطور مسلم موضوع تداوم رهبرى آنهم در اولین برهه پس از حضرت امام یکى از مسائل مهم و اساسى مسیر و راه انقلاب پربرکت اسلامى بود که ذهن و جان عاشقان امام و انقلاب را به خود مشغول و بسیار نگران مىساخت. این چنین نگرانىاى را مىتوان در تاریخ اسلام و تشیع آنگاه به خوبى مشاهده کرد که بسیارى از شیعیان با نگرانى امام زمان خویش را با سؤال از امام بعدى مورد خطاب قرار مىدادند. شاید سنگینى خطاب در آیه شریفه آل عمران که به شایعه قتل رسول خدا(ص) در اُحد مربوط مىباشد، حکایتگر تأثیر بسزایى است که مىتوانست فقدان پیامبر اکرم، به عنوان اولین رهبر و غرسکننده نهال اسلام در مسلمانان داشته باشد که صد البته با تربیت قرآنى براى تداوم مسیر آن حضرت آماده مىشدند که این امر در رحلت امام راحل تکرار مکرر این درس را تداعى مىنمود که قرآن مىفرماید: «أفإن مات او قتل انقلبتم على اعقابکم و من ینقلب على عقیبه فلن یضر الله شیاً.» در هر صورت این دلمشغولىها به نوعى امام راحل را نیز در گیر مىساخت که نمونه آشکار آن را در جریان ناصواب انتخاب آقاى منتظرى به عنوان قائم مقام رهبرى مىتوان مشاهده نمود. اشتیاق خبرگان به رفع این دلمشغولى که اعلان قبل از تصویب و طرح موضوع با حضرت امام را موجب گردید و اعلام نارضایتى بعدى حضرت امام که در نامه 8/1/68 بر آن تأکید نمودند، همگى حاکى از آن حال و هوا و دلمشغولى داشته است. در این میان امید دشمنان انقلاب نیز امرى نبوده که آنها حتى خود را نسبت به مخفى نگاه داشتنش ملزم بدانند و بهطور مکرر و صریح از سوى آنها مطرح گردیده بود. در این میان آنچه بیش از همه به عنوان شاخصهایى از نگاه جامع حضرت امام حکایت نموده، بسترسازى رهبرى بعد از خویش است که نمونههاى مهم آن را مىتوان در قضایاى مربوط به امر بازنگرى قانون اساسى و خصوصاً پیشنهاد حذف شرط مرجعیت از شرایط رهبرى مندرج در قانون اساسى و نیز ختم قائله جنگ و به تعبیر خود امام پذیرش قطعنامه و نوشیدن جام زهر و همچنین حل صریح موضوع قائم مقامى رهبرى آقاى منتظرى بود که اهمیت آن بر هیچکس پوشیده نیست. 2 - راهنمایى و عطف توجه به شخص آیتالله خامنهاى: توجه و عنایت خاص حضرت امام نسبت به مقام معظم رهبرى، امرى نبود که منحصر به زمانى خاص باشد. تعابیرى که امام در جریان ترور ایشان در سال 60 داشتند و اینکه به دکتر (پورمقدس) اعلام کرده بودند وضعیت ایشان را هر نیم ساعت از دکتر معالج ایشان جویا شده بهاطلاع امام برسانند و یا حتى تعابیرى که در جریان تعریض به خطبه معظمله در خصوص شؤون ولایت فقیه داشتند، تمامى حکایت از عنایت خاص نسبت به ایشان داشته است که این عنایت با مواردى که از سوى مرحوم حاج احمدآقا و برخى مسؤولین نظام همچون آیتالله هاشمى رفسنجانى، موسوى اردبیلى و... در جریان انتخاب ایشان از سوى خبرگان طرح گردید، مسیرى را که آن امام بزرگوار براى توجه دادن دیگران به شأنیت رهبرى در رهبر معظم طى نمودهاند مشخص مىنماید. 3 - همسانى سیره و سلوک سیاسى امام راحل و مقام معظم رهبرى همچون خورشیدى در برابر همگان است. مواردى چون تکیه بر اسلام ناب در تعیین سیاستها و خط مشىها، دفاع از حقوق مردم و دفاع از مظلوم، تواضع و خشوع و بهرهمندى از کمالات معنوى و علمى و سیاسى، چشمپوشى و اغماض از خطاى کسانى که احتمال برگشت آنان به اردوگاه انقلاب وجود دارد، امید و اطمینان به آینده، برخورد پدرانه با جریانهاى سیاسى داخل، تکیه بر توانایىهاى خودى و بومى، تقویت عزت ایران اسلامى و... 4 - بیست سال رهبرى جامع و شایسته «نعیم» بىبدیل الهى: با عنایت به خطرات جدى احتمالى که مىتوانست در جریان ارتحال حضرت امام اساس انقلاب را با مشکلات اساسى مواجه کند، دفع چنین خطراتى به تنهایى مىتواند براى اثبات برکت رهبرى مقام عظماى ولایت کافى باشد و این انتخاب را به تبع ولایت اهل بیت(ع) که مصداق اتم «نعیم» در آیه شریفه «ثم لتسئلن یومند عن النعیم» عنوان شده، دانست. اما در عین حال چشمه جوشان فیض وجود آن رهبر فرزانه آنچنان پرخیر و برکت بوده است که قلم از توصیف حقیقت آن در مىماند. سکاندارى انقلابى عظیم در گذر از نشیب و فرازهایى بسیار بزرگ و مکرر، هنر بزرگ مردى است که در حرکتى بیست ساله اسلام، انقلاب و ایران را در جهان به پیش رانده است. سختى دریافت پرچم رهبرى از امام راحل که بدون تشبیه، شروع خط امامت پس از نبوت را تداعى مىکند، کاملاً آشکار مىباشد، دل نگرانىهایى که رسول خدا(ص)، على(ع) را در تفاوت بین جنگ بر سر تبلیغ و تأویل از آن آگاه مىساخت و اینکه کینههاى پس خورده در برابر آن حضرت آشکار خواهد شد و... در جریان جایگزینى رهبرى در انقلاب اسلامى دور از انتظار نبود. آنچه در این میان بیش از هرچیز جلب نظر مىکند، توانمندى متکى بر بندگى مقام معظم رهبرى است که بدون بهرهمندى ابتدایى از کاریزما و تأثیر معنوى در آن سطحى که امام از آن برخوردار بودند، در طول مسیر علاوه بر اثبات شأنیت خویش، آن کاریزما را نیز در دلهاى امت اسلام ایجاد نموده و مصداق بارز «ان الذین آمنوا و عملو الصالحات سیجعل لهم الرحمن ودا» گردیدند. اگرچه پرداختن به این مقال، فرصت و مجال ویژهاى مىطلبد اما اشاره به برخى عناوین، خود نمادى از این عظمت و توانمندى وصفناپذیر این رهبر الهى مىباشد: 1 - تعامل مدبرانه با مراجع عظام، حوزههاى علمیه و سایر مسؤولان و دستاندرکاران نظام و از جمله یادگار حضرت امام(ره) 2 - برخورد داهیانه در جریان حمله نظامى آمریکا به کویت و سپس عراق و مقابله با افکار نسنجیده ورود در آن جنگ و خالدبن ولید خواندن صدام از سوى برخى جریانات 3 - طرح موضوع تهاجم فرهنگى و هوشیارى بخشیدن به مسؤولان نظام و آحاد مردم 4 - اصلاح مسیر دولت سازندگى و پیگیرى رفع آسیبها و آفتهایى همچون موضوع فقر و فساد، تبعیض، فاصله طبقاتى و رفاهزدگى و تجمل در مسؤولان 5 - برخورد هوشیارانه با پسمانده جریان طرفداران منتظرى 6 - شرح صدر وصف ناشدنى و تقابل آگاهانه با روند سوءاستفادهکنندگان از دولت حجتالاسلام خاتمى و پیوند زدن شعارهاى صحیح با آرمانهاى انقلاب و جدا نمودن خطوط انحرافى 7 - تعیین خط مشى همهجانبه رشد و توسعه در زمینههاى علمى، فناورى و فرهنگى 8 - طرح موضوع جنبش نرمافزارى و تولید علم و مهندسى فرهنگى و ارتباط با نخبگان دانشگاهى و حوزوى 9 - ابداع سفرهاى پربرکت استانى و فرستادن نمایندگانى در شهرهاى مختلف هر استان 10 - حیات بخشیدن به مبارزات جهان اسلام و از جمله حزب الله لبنان و فلسطین 11 - مدیریت طرح موضوع مذاکره با آمریکا و تعیین حدود و ثغور و خط مشى و تبیین حقیقت موضوع 12 - تبیین مستمر خط و مکتب و راه حضرت امام و استمرار بخشیدن به آنها 13- رهبرى عملى جامعه به سمت و سوى آرمانهاى امام و انقلاب و بسترسازى رویکرد مجدد جامعه به دولتى با همان شعارهاى امام و انقلاب 14 - تأسیس مجمع التقریب بین المذاهب و کور کردن خط تفرقه و جدایى در امت اسلامى و... که دهها عنوان بزرگ و کوچک دیگر را شامل خواهد شد که هر یک نیاز به تحلیل و توضیح فراوان دارد تا بتواند عمق و وسعت برکت و تأثیر رهبرى آن بزرگمرد الهى یعنى حضرت آیتالله خامنهاى (دام الله ظله على رؤوس المسلمین) را آشکار سازد. خداوند وجودش را تا رساندن پرچم به دست صاحب اصلى آن مستدام گرداند. |
کلمات کلیدی: